یوسف مولایی، استاد دانشگاه در روزنامه شرق با تیتر «اشتون و تحریمهای غیرانسانی» نوشت:
سفر خانم کاترین اشتون، هماهنگکننده سیاست خارجی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، شاخص مهمی در ارزیابی میزان موفقیت سیاست خارجی دولت یازدهم است. توجه و کنجکاوی کارشناسان مسایل منطقهای و بینالمللی را به خود جلب میکند و قطعا بازتاب جهانی گستردهای خواهد داشت. در برنامه مذاکرات خانم اشتون با مقامات ایرانی همانطور که عرف دیپلماتهای اروپایی است، مسایل حقوقبشر ایران نیز گنجانده شده است. بهعنوان فعال حقوقبشر، طرح مسایل حقوقبشری با رعایت حق حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها را سازنده تلقی کرده و فرصتی برای تقویت پایههای صلح جهانی میدانم.
مقامات غربی با وجود شور و هیجان زیادی که در طرح مسایل حقوقبشری در خود نشان میدهند، آنجا که پای عمل پیش میآید، اصول حقوقبشر را یکجا پای منافع سیاسی و اقتصادی خود قربانی میکنند. وقتی موضوع قراردادهای نفتی و فروش اسلحه و صدور کالا و خدمات به کشورهایی همچون عربستان مطرح میشود در آنجا گفتمان حقوقبشر بهعنوان گفتمان مزاحم و غیرسازنده تلقی شده و بهراحتی و سادگی کنار گذاشته میشود. تحریمهای اعمالی علیه رژیم صدامحسین هزاران کودک بیگناه را بهعلت سوءتغذیه و بهداشت به کام مرگ فرستاد و بیماران و سالمندان زیادی بهخاطر عدم دسترسی به دارو و درمان جان باختند یا بهصورت اسفباری زندگی پر از محنت و بدون طراوتی را تحمل کردند. تحریمهای اعمالی علیه ایران هرچند بعضا با پسوند هوشمندانهای صورت گرفت ولی در عمل با نقض آشکار و فاحش حقوقبشر همراه شد.
از جمله انسانهای زیادی در سوانح هوایی و جادهای جان خود را از دست دادند که یکی از دلایل عمده آن عدم رعایت استانداردهای ایمنی در ناوگان حملونقل هوایی و جادهای بود که مسوولیت آن مستقیما متوجه دولتهایی است که با تحریم صنعت حملونقل ایران از نوسازی ناوگان حملونقل و ایمن نگهداری ناوگان موجود جلوگیری کردند. ایکاش خانم اشتون فرصت این را پیدا میکرد در برنامه بازدیدهای خود از دهها فروند هواپیمای مسافربری ایران که بهعلت نداشتن قطعات یدکی زمینگیر شدهاند، عکس یادگاری تهیه کند و برای نشاندادن احترام واقعی خود به حقوقبشر برای انسانهایی که خطر مسافرت با ناوگان هوایی فرسوده را به جان خریده و هرگز به مقصد نرسیدهاند، قطره اشکی نثار کند.
خانم اشتون میتواند در مراکز درمانی و دارویی لحظهای به انسانهایی بیندیشد که به علت عدم دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی، هر لحظه با مرگ دستوپنجه نرم میکنند. آیا ممکن است که خانم اشتون حین سفر به اصفهان فرصتی برای فکرکردن به دغدغههای واقعی حقوقبشر اختصاص داده و درحالیکه با هواپیمای کاملا سرحال و ایمن مسافرت میکند از خود سوال کند که آیا از نظر موازین حقوقبشر مسافرت با هواپیمایی ایمن و سالم حق هر انسانی نیست و آیا بین انسانها از این جهت تبعیضی وجود دارد یا خیر؟
امیدوار خانم اشتون در رویکرد خود به گفتمان حقوقبشری، به یکپارچگی و غیرقابل تجزیهبودن حقوقبشر بهای لازم را داده و احترام به حقوق بنیادین بشر و بهخصوص حق حیات انسان، همکاران خود در مجموعه 1+5 را برای رفع کلیه تحریمها از صنعت حملونقل را تشویق و ترغیب کند. مسلما دستاورد خانم اشتون در این حرکت انسانی اعتبار زیادی برای او بههمراه داشته و راه او را برای گفتوگو پیرامون ابعاد دیگر مسایل حقوقبشر و از جمله حقوق مدنی و سیاسی شهروندان ایرانی یاری خواهد کرد.
اشتون، به دنبال نظر اصولگرایان هم هست
داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین الملل در روزنامه قانون به حضور کاترین اشتون اشاره کرد و نوشت:
سفر کاترین اشتون به تهران دو منظوره است؛ او هم به عنوان نماینده سیاسی اتحادیه اروپا با هیاتی اقتصادی به ایران سفر کرده است و این سفر بیشتر ناظر به تعاملات بین اتحادیه اروپا و ایران است که در عرصههای مختلف این تعاملات صورت میگیرد. در موازات آن هم ما مذاکرات ایران و 1+5 را طی این مدت داشتهایم و این مذاکرات کماکان در جریان است و دور جدید این مذاکرات در پیش است که او به عنوان نماینده 1+5 نیز با مقامات ما دیدار کرد.
نفس خود این مسافرت و گفت و گو و مذاکره حاکی از فضای مساعدی است که به وجود آمده است و این سفر موجب تقویت این فضای مثبت میشود. در واقع اشتون و هیات همراه او سفر را در راستای پیشبرد تعاملاتی داشتهاند که اتحادیه اروپا در عرصههای مختلف میخواهد با ایران داشته باشد. برای مثال ایران همکاری مشترک دارد در موضوع نفتی در دریای شمال و بریتیش پترولیوم مدعی بوده که به دلیل تحریمها موفق به بهرهبرداری از پروژه نشده است و خواهان این است که تحریمها حداقل در این زمینه تعلیق بشود تا بتواند پروژه را ادامه دهد.
در موارد دیگر مانند داد و ستدهای تجاری نیز اروپاییها مایلند تا با ایران تعامل داشته باشند. آمدن این هیات انگیزه اتحادیه اروپا برای ایجاد فضایی مساعد جهت ارتباطات و تعاملات را نشان میدهد. از سوی دیگر این حضور نشان از این است که مذاکرات به نتایج مثبتی منتهی می شود و از همین لحاظ می تواند مخالفان مذاکرات و تندروها را ضعیف کرده و مجبور به عقب نشینی بکند. در واقع هر گام مثبتی که برداشته بشود مواضع تندروهای داخلی را کمرنگ میکند و بر عکس آن نیز صادق است و اگر مذاکرات در هر قدم موفقیت آمیز نباشد فضا را برای موضع گیری به مخالفین توافقات می دهد.
در این بین می بینیم که خانم اشتون در کنار مقامات رسمی ایران با آقای جلیلی، که پیش از روی کار آمدن دولت جدید با ایشان مذاکره می کرده نیز دیدار داشته است. دلیل این دیدار میتواند قصد اشتون برای دریافت نظر و موضع اصولگرایان در فضای جدید باشد. گفتوگو با نمایندگان نگرشهای مختلف در ایران در دستور کار خانم اشتون بوده است و این نشان دهنده این است که غرب نسبت به نظرات اصولگرایان بیتفاوت نیست، البته اصولگرایان وحدت نظر ندارند.
بنابراین اشتون با آقای لاریجانی که نظری بینابین دارد و نیز با آقای جلیلی که نماینده نگرش اصولگرایان تندرو در رابطه با پرونده انرژی هستهایست گفتوگو کرده است. این دریافت نظرات گروههای مختلف در ارزیابی نهایی غرب بی تاثیر نخواهد بود. درگیری اصلی دولت در این برهه نزدیک به عید نوروز اما مسئله اقتصادی است و مسئله اقتصادی ایران نیز با بحث تحریم ها گره خورده است. دولت وارث وضعیتی است که از لحاظ اقتصادی و بیکاری و تورم و نابسامانی به هیچ عنوان وضعیتی مطلوب نبوده است. دولت تمرکز خود را بر روی سیاست خارجی و مسئله پرونده هستهای و جذب سرمایه خارجی به اشکال مختلف گذاشته است و آمدن این هیات به ایران دال بر پاسخ به آقای روحانی برای رسیدن به توافقات اقتصادی و مالی و تجاری بوده است.
سفری با دو ماموریت
حشمتالله فلاحتپیشه، کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه تهران امروز نوشت:
سفر کاترین اشتون به تهران را میتوان به عنوان یک ماموریت دو سویه در نظر گرفت از یکسو اشتون به عنوان مسئول گروه 5+1 در مذاکرات هستهای به ایران شناخته میشود که براساس این مسئولیت گفتوگوهایی درباره مذاکرات را با مسئولان ایرانی برگزار کرده است که آخرین دور از این گفتوگوها به توافق موقت هستهای ژنو بین ایران و گروه 5+1 منجر شد و در حال حاضر هم گفتوگوها برای توافق جامع نهایی و بلندمدت هستهای بین دوطرف درجریان است. اما از سوی دیگر اشتون بهعنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران سفر کرده است که ظاهرا سفرش به ایران از این جنبه مورد توجه بیشتری از سوی رسانهها قرار گرفته است.
چرا که اتحادیه اروپا تا انتهای دهه 1990 میلادی در برابر سیاستهای فرامرزی آمریکا مقاومت نشان داد اما سرانجام در شرایطی قرار گرفت که این قوانین را پذیرفت قوانینی که براساس آن آمریکا ایران را مورد تحریمهای اقتصادی قرار داد و با توجه به شرایط ایران و موقعیت جغرافیایی آن اتحادیه اروپا بیش از هر کشور دیگری از تحریمهای ایران ضرر کرد.در واقع آمریکا با صدور قطعنامههای تحریمی علیه ایران عملا بیشترین آسیب را به اتحادیه اروپا وارد کرد.که در نهایت اینگونه متضرر شدن اروپاییها باعث ایجاد چالشهایی در روابط اروپا و آمریکا شد که اوج این چالشها را درزمان توافق ژنو و برداشته شدن برخی از تحریمها و استقبال شرکتهای اروپایی برای تجارت با ایران شاهد بودیم.
در شرایط کنونی به نظر میرسد کاترین اشتون تحت فشارهایی از سوی اتحادیه اروپا قرار گرفته باشد که بر اساس آن وی باید تلاش کند روابط تجاری ایران و اروپا به دوران قبل از دهه نود برگردد.از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که در همان دهه نود نیز روابط تجاری ایران و اروپا با برخی چالشها مواجه بود که به عنوان دخالت در امور داخلی ایران تعبیر میشد.این اقدامات اروپاییها تحت عنوان گفتوگوهای انتقادی مطرح میشد.
اکنون اتحادیه اروپا تلاش میکند از شرایط به وجود آمده استفاده کند و از شرایط جدیدی که به وجود آمده است نهایت استفاده را ببرد و از رقبا عقب نماند.اما نکتهای که باید از سوی دولتمردان ایرانی مورد توجه قرار گیرد این است که با توجه به اینکه در این دور از تعاملات نیز بحثهایی مطرح شده که به امور داخلی ایران مربوط میشود و با توجه به اینکه اروپاییها شرایط چندانی برای پیگیری چنین بحثهایی ندارند و منافع اقتصادیشان اهمیت بیشتری دارد،به همین دلیل سیاستمداران ما نباید اجازه بدهند شرایطی به وجود بیاید که آنها بخواهند چنین موضوعاتی را دنبال کنند.چرا که شکلگیری چنین شرایطی باعث میشود موانع تازهای در روابط تجاری ایران و اروپا شکل بگیرد.